معنی موی پیچیده و مجعد
حل جدول
لغت نامه دهخدا
پیچیده موی. [دَ/ دِ] (ص مرکب) مرغول، جعد. دارای موی بهم تافته.
مجعد
مجعد. [م ُ ج َع ْ ع ِ] (ع ص) مرغول کننده موی را. (آنندراج). آن که مرغول می کندموی را. (ناظم الاطباء). آن که موی را پیچیده کند.
فرهنگ فارسی هوشیار
واژه پیشنهادی
فرهنگ عمید
ویژگی موی پیچیده،
معادل ابجد
213