معنی موی پیچیده و مجعد

حل جدول

موی پیچیده و مجعد

کورس


موی پیچیده

مجعد

جعد، فر


موی مجعد

فری

فر، تکو

تکو

لغت نامه دهخدا

پیچیده موی

پیچیده موی. [دَ/ دِ] (ص مرکب) مرغول، جعد. دارای موی بهم تافته.


مجعد

مجعد. [م ُ ج َع ْ ع ِ] (ع ص) مرغول کننده موی را. (آنندراج). آن که مرغول می کندموی را. (ناظم الاطباء). آن که موی را پیچیده کند.

فرهنگ فارسی هوشیار

موی مجعد

مرغول جوان بدید آن نگاریده روی بسان در زنجیر مرغول موی (رودکی)


مجعد

موی پیچیده، سطبر و بسته، مرغول

واژه پیشنهادی

موی مجعد

فرفری

فرفری

پیچ پیچ

بُشک

فرهنگ عمید

مجعد

ویژگی موی پیچیده،

معادل ابجد

موی پیچیده و مجعد

213

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری